داستان : با افزایش بدهی‌های او و نزدیک شدن جمع‌آوری‌کنندگان عصبانی، یک جواهرفروش سریع‌زبان نیویورکی تمام چیزی را که دارد ریسک می‌کند تا امیدوار باشد که هم از نظر مالی و هم از نظر جانی زنده بماند...

داستان : ماویر سینگ فوگات، یک کشتی‌گیر سابق، تصمیم می‌گیرد رویای خود را برای کسب مدال طلا برای کشورش با آموزش دخترانش برای بازی‌های کشورهای مشترک‌المنافع تحقق بخشد، علیرغم ننگ‌های اجتماعی موجود...

داستان : فضانورد روی مک‌براید مأموریتی در سراسر یک سیستم خورشیدی بی‌رحم را برای کشف حقیقت درباره پدر گمشده‌اش و اکتشاف ناکام او که اکنون، ۳۰ سال بعد، تهدیدی برای جهان است، آغاز می‌کند...

داستان : آجاتاشراترو لاواش پاتل تمام عمر خود را در یک محله کوچک در بمبئی گذرانده است و با تردستی‌های خیابانی و ترفندهای فقیری مردم را فریب می‌دهد. او سفر خود را برای پیدا کردن پدر گمشده‌اش آغاز می‌کند، اما به جای آن به یک ماجرای بی‌پایان کشیده می‌شود...

داستان : یک آدم‌کش سابق برای یک باند جنایتکار محلی قسم خورده است که پس از 19 سال حبس نادرست، انتقام خود را از رؤسای مافیا بگیرد. تنها چیزی که برنامه‌های خشونت‌آمیز او را منحرف می‌کند، رابطه تازه‌ای است که با پسر عزیزش پیدا کرده است...

داستان : ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالش‌های بسیاری روبه‌رو می‌شود. در خلاصه داستان این فیلم آمده‌است: همیشه همین‌جوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می‌شدن. اون‌قدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرنده‌ها دور و بر لونه‌هاشون جیغ می‌کشیدن. یکی از بچه‌ها قسم می‌خورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده…

داستان : در فیلم یتیم خانه ایران از اواخر دوره قاجار و شروع جنگ جهانی اول و حضور نیروهای نظامی روس و انگلیسی در ایران آغاز می شود، زمانی که به دلیل حضور نظامیان خارجی قحطی در ایران رواج پیدا کرده و به دلیل آن که اجازه تجارت و واردات محصولات غذایی به مردم ایران داده نمی شد، از جمعیت ۲۰ میلیون نفری ایران، ۱۰ میلیون نفر بدون شلیک یک گلوله کشته شدند.