داستان : انیمیشن خانواده عجیب من 2024 بتی فلود یک دختر نوجوان با استعدادهای موسیقی و توانایی‌های جادویی، در تلاش است تا با خانواده نامتعارف خود سازگار شود. در این میان با نزدیک شدن به تولد 13 سالگی‌اش، بتی رازهای خانوادگی را کشف کرده و هویت منحصر به فردش را می‌پذیرد و…

داستان : فیلم خواهر برفی 2024 در مورد پسر جوانی به نام جولیان است که خانواده‌اش به دلیل مرگ خواهرش در شب کریسمس، این جشن را به فراموشی سپرده‌اند. در این میان جولیان با دختری به نام هدویگ که عاشق کریسمس است ملاقات کرده و دوباره به معجزه کریسمس ایمان می‌آورد و…

داستان : یک مادر تنها با شیاطین گذشته‌اش می‌جنگد تا آینده فرزندش را حفظ کند و با چالش‌های سختی روبه‌رو می‌شود تا دخترش را از خطر قریب‌الوقوع محافظت کند.

داستان : فیلم هتل ساخته سید مسعود اطیابی روایت یک هتل پرماجرا و مهمان‌های ناخوانده‌اش است که پس از ورود دو مرد و چهار زن، موقعیت‌های چالش برانگیزی را رقم می‌زند.

داستان : فیلم مصائب شیرین ۲، داستان دختری را روایت می‌کند که برای تولد 18 سالگی خود، پدر و مادرش را به جایی ناآشنا دعوت می‌کند. پدر و مادر برای رسیدن به آنجا سفری را از منچستر به لندن آغاز می‌کنند. در این سفر آن‌ها زندگی‌ گذشته خود را مرور می‌کنند…

داستان : فیلم چرا گریه نمی کنی، علیرضا پس از مرگ برادرش نمی‌تواند گریه کند. دوستانش با راه‌های مختلف از او دعوت می‌کنند تا گریه کند…

داستان : اوزی، پس از جدا شدن از والدینش زمانی که خانه‌شان در جنگل نابود می‌شود، توسط صاحبان مهربان یک پناهگاه حیات‌وحش نجات داده می‌شود. آن‌ها اوزی را در امنیت نگه می‌دارند و به تدریج به او زبان اشاره را آموزش می‌دهند.

داستان : سفیدبرفی 2025 یک بازسازی لایو اکشن از انیمیشن کلاسیک دیزنی با همین نام است که در سال 1937 تولید شد. این فیلم جدید قرار است داستان محبوب سفیدبرفی و هفت کوتوله را با جلوه‌های ویژه مدرن و روایتی به روز شده برای مخاطبان امروزی بازگو کند.

داستان : اسباب‌بازی‌هایی را به تصویر می‌کشد که ناگهان زنده می‌شوند، اکنون آن‌ها باید از خانه خود در برابر مهمانان ناخونده و دو متجاوز که در تلاش هستند تا یکی از دوستانشان که بازیکن بیس‌بال و به نوعی اسباب بازی با ارزشی است را با یک اسباب بازی دیگر جایگزین کنند، دفاع کنند. در این میان آن‌ها ماجراجویی‌های زیادی را تجربه می‌کنند که…

داستان : بیست و دو سال پس از از دست دادن خانه‌اش، آرولموجهی وارمان به زادگاهش تانجاوور بازمی‌گردد تا در عروسی پسرعمویش شرکت کند. در میان جشن‌ها، آرول با مردی سرزنده روبرو می‌شود که او را به خاطر نمی‌آورد. با کمک آن مرد ناشناس، آرول دوباره با گذشته‌اش ارتباط برقرار می‌کند.