داستان : فیلم سینمایی مصلحت داستن در مورد پسر یکی از مقامات عالی‌رتبه کشور در یکی از درگیری‌ها مقابل دانشگاه تهران مرتکب قتل می‌شود، اما پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور، این پرونده مشکوک ‌و پُر رمز و راز را وارد موازنه‌ای پیچیده و سخت می‌کند...

داستان : فیلم ایرانی منشی مخصوص من داستان در مورد بزرگ زاده تاجری پا به سن گذاشته است که شب عید بهانه ای پیش می کشد تا همسرش تنها به مسافرت برود و عید را با هرکس که دوست دارد سپری کند. اما آمدن ناگهانی پسری جوان و ملاقاتش با منشی او همه چیز را بهم می ریزد و از شب عید تا سیزده به در بزرگ زاده را دچار دردسر می کند...

داستان : فیلم ایرانی آهنگ دو نفره ساخته آرزو ارزانش که در ژانر کمدی روایت میشود داستان دو جوان را به تصویر می کشد که زندگی آنها به صورت موازی پیش می رود و در این مسیر با همدیگر همراه میشوند.

داستان : داستان فیلم زنبور کارگر در مورد بیوک که سال ها پیش زنش را به دلیل اهمال پزشکی از دست داده، در نزاعی کشته می شود. حالا دختر او درصدد قصاص قاتل است. در این میان تنها شاهد، دوست دختر قاتل است.

داستان : فیلم عروسی مردم داستان در مورد قصه دختر و پسری است که تصمیم می‌گیرند برای تفریح به عروسی‌های مردم بروند و خوش باشند…

داستان : فیلم طلاخون داستان درباره دختری در آستانه‌ی مسابقات سرنوشت‌ساز کشوری تکواندو متوجه راز سر به مهری می‌شود که زندگی او را دگرگون می‌کند. او هم‌خانه با قاتلی است که با او پیوند خونی دارد. تلاش این دختر 9 ساله در میان انبوهی از مشکلات ناشی از اعتیاد و فقر دست‌مایه‌ی ورود به پرونده‌ای جنایی می‌شود.

داستان : نسیم (پریناز ایزدیار) و مجتبی (محسن تنابنده) زوج جوانی هستند که تازه صاحب فرزند شده اند و در جنوب تهران زندگی خوب و ساده ای دارند. مجتبی ظروف پلاستیکی یکبارمصرف میفروشد و نسیم عروسک درست میکند و ترشی خانگی تهیه میکند.

داستان : داستان فیلم سینمایی بعد از رفتن در مورد آرش (صابر ابر) بعد از مدت‌ها دوری به زادگاهش بازمی‌گردد و به دنبال گمشده‌اش است.

داستان : فیلم مقیمان ناکجا، جوانی مرفه اما دلزده از زندگی، شبی در راه بازگشت به خانه، سر از مکانی غریب و بیگانه در می‌آورد. او به مرور و پس از آشنایی با مقیمان آنجا به واقعیت آن مکان پی برده و به حقایقی عمیق آگاه می‌شود…

داستان : یکی از رزمندگان ایرانی اواخر جنگ تحمیلی به اسارت درمی‌آید و می‌خواهد از اردوگاه فرار کند. او خودش را جوشکار زیرآب معرفی می‌کند و همین باعث می‌شود دونفر از اسیران ایرانی به او نزدیک شوند تا او را فراری دهند. فرارکردن از این اردوگاه، تقریبا محال است و اگر کسی موفق به فرار شود، به ازای هر یک نفر، سه نفر از اسیران ایرانی اعدام می‌شوند.