لئوناردو دیکاپریو در طول دوران حرفهای خود، نقشهای متنوع و پیچیدهای را ایفا کرده که او را به یکی از برجستهترین بازیگران سینما تبدیل کرده است. از ایفای نقش در فیلمهای عاشقانه و درام گرفته تا تریلرهای روانشناختی و آثار تاریخی، دیکاپریو همواره توانسته است شخصیتهایی عمیق و فراموشنشدنی خلق کند. او با بازی در تایتانیک (1997) به شهرت جهانی رسید، اما کارنامه او فراتر از این فیلم است. از درخشش در رفتگان (2006) و گرگ وال استریت (2013) تا نقشآفرینی در بازگشته (2015) که نخستین جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد، دیکاپریو همواره انتخابهای هوشمندانهای داشته و همکاریهای مکرر او با کارگردانان بزرگی همچون مارتین اسکورسیزی، کوئنتین تارانتینو و کریستوفر نولان، بر غنای کارنامه هنریاش افزوده است.
یکی از ویژگیهای برجسته دیکاپریو، توانایی او در به تصویر کشیدن شخصیتهای پیچیده و چندبعدی است. در جزیره شاتر (2010)، او در نقش کارآگاهی گرفتار در توهمات ذهنی، اجرايی بینظیر ارائه میدهد. در سرآغاز (2010)، او در سفری میان رویا و واقعیت، یکی از تأثیرگذارترین نقشهای علمی-تخیلی را ایفا میکند. همچنین، در روزی روزگاری در هالیوود (2019)، او با بازی در نقش ریک دالتون، بازیگری که با افول شهرت خود دستوپنجه نرم میکند، بار دیگر توانایی فوقالعاده خود را در نمایش احساسات عمیق انسانی نشان داد. این اجراها تنها بخشی از میراث سینمایی او هستند که هر یک به نوعی استعداد و تطبیقپذیری بینظیر او را به نمایش میگذارند.
بهترین فیلم های لئوناردو دیکاپریو
ما در هکس دانلود مگ به معرفی بهترین آثار لئوناردو دیکاپریو میپردازیم و ۲۰ فیلم برتر او را معرفی و بررسی میکنیم، با ما همراه باشید.
۲۰. گتسبی بزرگ | The Great Gatsby 2013
- نقش: جیمز گتز / جی گتسبی
- کارگردان: باز لورمن
- نویسندگان: باز لورمن، کریگ پیرس (بر اساس رمان گتسبی بزرگ اثر اف. اسکات فیتزجرالد)
برداشت باز لورمن از رمان کلاسیک اف. اسکات فیتزجرالد، برای برخی واکنشهای متفاوتی به همراه داشت. بااینحال، نقشآفرینی دیکاپریو در نقش جی گتسبی، میلیونری مرموز که به خاطر مهمانیهای مجلل و عشق بیپایانش به دیزی بوچانان (با بازی کری مولیگان) شناخته میشود، مورد تحسین گسترده قرار گرفت. او بهخوبی اشتیاق گتسبی برای عشقی ازدسترفته و تلاش بیوقفهاش برای رسیدن به رویای آمریکایی را به تصویر کشید و باعث شد این داستان غمانگیز و درعینحال قابلدرک، رنگ و بویی مدرن پیدا کند.
۱۹. اتاق ماروین | Marvin’s Room 1996
- نقش: هانک
- کارگردان: جری زکس
- نویسنده: اسکات مکفرسون (بر اساس نمایشنامه اتاق ماروین نوشته مکفرسون)
در نقش هانک، نوجوانی سرکش و مشکلدار که به دلیل آتش زدن خانه مادرش در یک مرکز بازپروری بستری شده، دیکاپریو نقشی پیچیده و احساسی را به تصویر میکشد. او در این فیلم در کنار مریل استریپ و دایان کیتون، دو اسطوره سینما، بازی میکند؛ استریپ در نقش مادر سیگاری و کیتون در نقش عمهای که با بیماری لوسمی دستوپنجه نرم میکند.
این فیلم نامزد بهترین گروه بازیگری در جوایز Screen Actors Guild Awards شد (اگرچه جایزه را به فیلم The Birdcage واگذار کرد). حضور بازیگرانی همچون هام کرونین، رابرت دنیرو، دن هدایا و گوئن وردون به بالا بردن سطح اجراها کمک کرد و باعث شد اتاق ماروین به یکی از احساسیترین فیلمهای دهه ۹۰ تبدیل شود.
۱۸. خاطرات بسکتبال | The Basketball Diaries 1995
- نقش: جیم کارول
- کارگردان: اسکات کالورت
- نویسنده: برایان گولوبوف
در نقش یک بازیکن بسکتبال دبیرستانی که درگیر اعتیاد به مواد مخدر شده، دیکاپریو خشم درونی یک جوان ناآرام را بهخوبی به تصویر میکشد. تعامل او با همبازیهایش، بهویژه مارک والبرگ در نقش دوستش میکی و لورین براکو در نقش مادرش که درگیر غم و اندوه است، به او این امکان را میدهد تا از دامهای کلیشهای فیلم عبور کند و اجرایی تأثیرگذار ارائه دهد.
۱۷. هوانورد | The Aviator 2004
- نقش: هاوارد هیوز
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- نویسنده: جان لوگان (بر اساس کتاب هاوارد هیوز: زندگی مخفی نوشته چارلز هایام)
بازی در نقش هاوارد هیوز، میلیاردر و پیشگام صنعت هوانوردی، کاملاً در محدوده تواناییهای بازیگری لئوناردو دیکاپریو بود، هرچند پذیرش او در نقش یک فرد ۴۰ ساله (در حالی که هنگام فیلمبرداری در اواخر ۲۰ سالگی بود) برای مخاطبان کمی چالشبرانگیز به نظر میرسید. اما او بار دیگر با کارگردان بزرگ مارتین اسکورسیزی، که پیشتر در دار و دستههای نیویورکی (۲۰۰۲) با او همکاری داشت، همراه شد تا زندگی هیوز را در طول ۲۰ سال به تصویر بکشد؛ دورانی که وسواس فکری-عملی او بهتدریج آشکارتر میشود.
این نقش باعث شد دیکاپریو برای اولین بار در بخش بهترین بازیگر نقش اول در جوایز اسکار نامزد شود. هوانورد با ۱۳ نامزدی اسکار، یکی از پیشتازان آن سال بود و همچنین اولین نامزدی غیرمنتظره آلن آلدا در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل را به همراه داشت.
۱۶. به بالا نگاه نکن | Don’t Look Up 2021
- نقش: دکتر رندال میندی
- کارگردان: آدام مککی
- نویسندگان: آدام مککی، دیوید سیروتا
لئوناردو دیکاپریو در این فیلم به سراغ یکی از موضوعات مورد علاقهاش، بحران آبوهوا، میرود اما این بار به روشی متفاوت از سایر نقشهایش. او در نقش دکتر رندال میندی، یک ستارهشناس که به همراه همکارش کیت دیبیاسکی (با بازی درخشان جنیفر لارنس) تلاش میکند دنیا را از فاجعهای قریبالوقوع آگاه کند، بازی تأثیرگذاری ارائه میدهد که ترکیبی از لحظات دراماتیک و کمدی است.
شیمی او با شخصیت بری ایوانتی (با بازی فوقالعاده کیت بلانشت) یکی از نقاط درخشان فیلم محسوب میشود. این فیلم با نگاه تلخ و تیره خود، تصویری هشداردهنده از آینده بشریت ارائه میدهد—آیندهای که مگر با تغییرات اساسی، مسیر آن غیرقابلاجتناب خواهد بود.
۱۵. تلقین | Inception 2010
- نقش: دام کاب
- کارگردان: کریستوفر نولان
- نویسنده: کریستوفر نولان
در میان جلوههای بصری خیرهکننده و سکانسهای اکشن پیچیده، لئوناردو دیکاپریو در تلقین نقش دام کاب را با احساسی عمیق و وزنی دراماتیک ایفا میکند. او در کنار کارگردانی بینظیر کریستوفر نولان، داستانی هیجانانگیز را روایت میکند که میان رویا و واقعیت در نوسان است.
بازی ماریون کوتیار در نقش همسر او، که اجرایی درخور جوایز ارائه میدهد، تأثیر احساسی فیلم را دوچندان میکند. این نقش همچنین سومین حضور دیکاپریو در مجموعهای از فیلمهایی بود که کاربران اینترنت از آنها به عنوان “باشگاه همسران مرده” یاد میکردند (پس از جاده انقلابی و جزیره شاتر).
۱۴. جزیره شاتر | Shutter Island 2010
- نقش: ادوارد “تدی” دنیلز / اندرو لیدیس
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- نویسنده: لیتا کالوگریڈیس
تدی دنیلز شخصیتی پیچیده است و لئوناردو دیکاپریو در این تریلر روانشناختی تحسیننشده از مارتین اسکورسیزی، با مهارت تمام احساسات و تردیدهای او را به نمایش میگذارد.
به دلیل اکران زودهنگام در ماه فوریه، فیلم در بخشهایی مانند طراحی صحنه و میکس صدا مورد بیتوجهی قرار گرفت، اما بزرگترین بیعدالتی، نادیده گرفته شدن دیکاپریو در جوایز بود. بازی او در تقابل با بن کینگزلی و میشل ویلیامز یک کلاس درس بازیگری است که در اوج داستان، با دیالوگ ماندگارش به مارک رافلو (چاک) به اوج خود میرسد: “مثل یک هیولا زندگی کنی یا به عنوان یک انسان خوب بمیری؟”
۱۳. الماس خونین | Blood Diamond 2006
- نقش: دنی آرچر
- کارگردان: ادوارد زویک
- نویسنده: چارلز لوییت
در فیلم الماس خونین، لئوناردو دیکاپریو با لهجهای تأثیرگذار که در آن زمان توجهها را جلب کرد و او را با مریل استریپ مقایسه کردند، در نقش دنی آرچر، قاچاقچی الماس در جنگهای داخلی آفریقا، ایفای نقش میکند. اگرچه فیلمنامه فیلم کاستیهایی دارد، اما دیکاپریو، در کنار دجیمن هونسو که نقش قوی و نامزد اسکار خود را ایفا میکند، توانسته فیلم را به سطح بالاتری ارتقا دهد.
۱۲. جنگوی زنجیرگسسته | Django Unchained 2012
- نقش: کالوین کندی
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- نویسنده: کوئنتین تارانتینو
دانلود فیلم جنگجوی زنجیر گسسته
یکی از جراتمندانهترین نقشهای لئوناردو دیکاپریو، اولین همکاری او با کوئنتین تارانتینو بود که در آن نقش یک شخصیت شرور و ترسناک را ایفا میکند. این نقش به او نامزدی گلدن گلوب را به ارمغان آورد. برخی معتقدند که نادیده گرفتن دیکاپریو در جوایز اسکار به دلیل تقلب در دستهبندی بود، چرا که همبازی او، کریستف والتز، در بخش بازیگر مکمل نامزد شد و برنده جایزه شد. با این حال، دیکاپریو در این نقش بهخوبی احساس برتری و شرارت جنوبی را در دوران بردهداری به تصویر میکشد، در حالی که شخصیتی زشت و نفرتانگیز را ایفا میکند که به آنچه سزاوارش است، میرسد.
۱۱. تایتانیک | Titanic 1997
- نقش: جک داوسون
- کارگردان: جیمز کامرون
- نویسنده: جیمز کامرون
نقشی که لئوناردو دیکاپریو را به یک سوپراستار تبدیل کرد. تایتانیک در سال ۱۹۹۷ تبدیل به پرفروشترین فیلم تاریخ شد و دومین فیلمی بود که ۱۱ اسکار از جمله بهترین فیلم را به دست آورد. متأسفانه، جذابیت و ظاهر آشکارا زیبا او نتوانست نظر آکادمی را برای قرار دادن نامش در فهرست بهترین بازیگر جلب کند. با این حال، او در نهایت بیش از ۲۰ سال بعد به حق خود رسید.
۱۰. جاده انقلابی | Revolutionary Road 2008
- نقش: فرانک ویلر
- کارگردان: سام مندس
- نویسنده: جاستین هایت
در این فیلم تراژیک و واقعاً احساسی از سام مندس، نگاهی به اینکه جک و رز در تایتانیک چه طور میتوانستند باشند، ارائه میشود. در اینجا، لئوناردو دیکاپریو در نقش فرانک ویلر، مردی که در دهه ۵۰ میلادی در حومهی شهر زندگی میکند، نقشی پیچیده و بیرحمانه را ایفا میکند. او هیچ درخواستی برای همدردی تماشاگر ندارد، بلکه به ما اجازه میدهد تا با احساسات خود دست و پنجه نرم کنیم، در حالی که دروغ میگوید، شکایت میکند و در طول فیلم به سمت بحران میرود. بازی فوقالعاده کیت وینسلت در این فیلم، که بهترین نقشآفرینی شغلی اوست، فیلم را به اوج میرساند، اما هر دو بازیگر توسط آکادمی نادیده گرفته شدند (وینسلت به جای آن برای خواننده نامزد و برنده شد). گاهی اوقات، فیلمها آنقدر واقعی هستند که نمیتوانیم آنها را بپذیریم.
۹. اگه میتونی منو بگیر | Catch Me If You Can 2002
- نقش: فرانک آبیگنِیل
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- نویسنده: جف ناتانسون
دانلود فیلم اگه میتونی منو بگیر
در حالی که چهرهی جوان لئوناردو دیکاپریو در اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ مانعی برای جدی گرفته شدن به عنوان یک بازیگر اصلی بود، نقش فرانک آبیگنِیل جونیور در فیلم بگیر اگر میتوانی از استیون اسپیلبرگ یکی از اولین نمونهها بود که نشان داد بازیگر جوانی که در سریال دردسرهای بزرگ شناخته میشد، حالا بزرگ شده و چیزی جدی و مهم برای ارائه به دنیای بازیگری دارد. در مقابل تام هنکس و کریستوفر واکن، نقش یک کلاهبردار ۲۱ ساله در حال فرار او به خوبی اجرا میشود، به ویژه در صحنهای که در فرانسه گرفتار میشود و در آن لحظه تواناییهای خود را به نمایش میگذارد. متأسفانه، فقط گلدن گلوب او را برای بهترین بازیگر (درام) نامزد کرد.
۸. چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد | What’s Eating Gilbert Grape 1993
- نقش: آرنولد آرنی گریپ
- کارگردان: لاسه هالستروم
- نویسنده: پیتر هدجز
تنها نقش دوران حرفهای لئوناردو دیکاپریو که برای او نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به ارمغان آورد (و به عقیده بسیاری، یکی از بهترین ترکیبهای نامزدهای تاریخ اسکار را رقم زد). نقش آرنی، پسر نوجوانی با ناتوانی ذهنی در فیلم درخشان Lasse Hallström، بهراحتی میتوانست در طول زمان کیفیت خود را از دست بدهد، اما این اتفاق نیفتاده است.
او در صحنههایی که مقابل جانی دپ و دارلین کیتز (که خود نیز شایسته نامزدی اسکار بود) بازی میکند، کاملاً مسلط ظاهر شده و با اجرای احساسی و عمیق خود، تمام نتهای احساسی لازم را به درستی نواخته است.
۷. زندگی این پسر | This Boy’s Life 1993
- نقش: توبیاس ولف
- کارگردان: مایکل کاتن-جونز
- نویسنده: رابرت گچل
اگر بخواهیم فیلم و بازی لئوناردو دیکاپریو را که بیشترین نادیدهگیری را در کارنامهاش داشته باشد، به یاد بیاوریم، فیلم زندگی این پسر از مایکل کاتن-جونز بیشک این عنوان را دارد. در نقش توبیاس ولف، دیکاپریو دوران نوجوانیاش را در سایهی آزار و تمایل به یافتن جایگاه خود در دنیا به تصویر میکشد. این فیلم تنها نادیده گرفته نشده بلکه نقشآفرینی بینظیری از رابرت دنیرو و یک بازی چشمگیر از الن بارکین نیز دارد، که در کنار همبازی جوانش، باید بیشتر از سوی آکادمی مورد توجه قرار میگرفتند. یک سال پس از نامزدی او برای چه کسی میخورد گیلبرت گریپ، آکادمی آماده نبود تا یک بازیگر ۲۱ ساله را دو بار نامزد کند و به جای آن تام هنکس، برندهی اسکار، به همراه دنیل دی-لوئیس، لارنس فیشبرن، آنتونی هاپکینز و لیام نیسون را در اولویت قرار داد. با این حال، این فیلم نشان داد که ما در آینده شاهد یک حرفه فوقالعاده از دیکاپریو خواهیم بود.
۶. رومئو + ژولیت | Romeo + Juliet 1996
- نقش: رومئو
- کارگردان: باز لورمن
- نویسنده: کریگ پیرس، باز لورمن
فیلم رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر به کارگردانی باز لورمن، یک نسخه مدرن از نمایشنامه کلاسیک، یکی از نادیدهگرفتهشدهترین و هیجانانگیزترین فیلمهای دهه ۹۰ است. در این فیلم، لئوناردو دیکاپریو در نقش رومئوی عاشقپیشه، توانسته است در هر صحنهای صفحه نمایش را روشن کند و یکی از پرانرژیترین بازیهای حرفهایاش را به نمایش بگذارد. با اینکه این فیلم در زمان خود، و هنوز هم امروز، به عنوان یک درام نوجوانانه YA شناخته میشود، آکادمی هیچ علاقهای به نامزدی عملکرد دیکاپریو نداشت (اگرچه نامزدی برای طراحی هنری را دریافت کرد). شیمی او با کلر دینز، که شایسته توجه بیشتری بود (از جوایز فیلم MTV برای این توجه ممنونیم)، شگفتانگیز است. به لطف این دو، آهنگ Kissing You از Des’ree همیشه در ذهنم حک شده است. فقط کافی است یک آکواریوم دو طرفه داشته باشم تا دوباره صحنههای فیلم را بازسازی کنم!
۵. بازگشت | The Revenant 2015
- نقش: هوگ گلاس
- کارگردان: آلخاندرو جی. ایناریتو
- نویسنده: مارک ال. اسمیت، آلخاندرو جی. ایناریتو
نگاه عمیق و خشن به سفر هوگ گلاس پس از حمله خرس یکی از جسورانهترین بازیهای لئوناردو دیکاپریو است. این نقش خام و وحشیانه است و تفسیر فیزیکی او از انتقام به اندازه برداشت احساسیاش تأثیرگذار است، که به زیبایی با بازی نامزد شده تام هاردی همراه است. همراه با کارگردانی آلخاندرو جی. ایناریتو و فیلمبرداری امانوئل لوبزکی، این جایزه اسکار که دیر به دست آمد، کاملاً شایسته او بود، به ویژه بعد از اینکه برای صعود به درون یک لاشه مرده زحمت کشید. باید به خاطر این کار به او چیزی میدادند!
۴. قاتلان ماه کامل | Killers of the Flower Moon 2023
- نقش: ارنست برکهارت
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- نویسنده: اریک راث، مارتین اسکورسیزی (بر اساس کتاب قاتلان ماه گل از دیوید گران)
لئوناردو دیکاپریو هیچگاه نقشی اینچنین پلید و زشت مانند ارنست برکهارت را بازی نکرده است، شوهر یک زن بومی که در کشتار دهها نفر از اعضای قبیله اوساژ مشارکت دارد.
در ظاهر، دیکاپریو نقش مردی سادهلوح را بازی میکند که فاقد هوش کافی برای انجام کارهای حیلهگرانه است. اما او همچنین رنج و گناهی را منتقل میکند که امیدواریم در نهایت مرد واقعی در هنگام ارتکاب اعمال وحشتناک خود به آن پی برده باشد. این یکی از شگفتانگیزترین نقشآفرینیهای او به عنوان یک بازیگر است و امیدواریم فقط اولین نمونه از بسیاری از این دست در آینده باشد.
این فیلم سومین بار است که او در کنار همبازیاش رابرت دنیرو قرار میگیرد — بعد از این پسر زندگی (۱۹۹۳) و اتاق ماروین (۱۹۹۶) — و این دو به شدت در کنار هم تأثیرگذارند. اما زمان روی پرده او با لیلی گلدستون که نقش همسرش مولی را ایفا میکند، تماشاگران را به زانو درمیآورد. ایده منحرف او از نقش شوهر باعث میشود بینندگان طیف وسیعی از احساسات مختلف را تجربه کنند.
مارک اولانو، میکسکننده صدا برنده اسکار فیلم، که همکاریهای زیادی با کویتن تارانتینو داشته است، در یک نمایش DGA از بازی دیکاپریو ستایش کرد و گفت: “او کاملاً در شخصیت خود گم میشود، واقعاً یک دستاورد بازیگری با نبوغ.”
۳. گرگ وال استریت | The Wolf of Wall Street 2013
- نقش: جردن بلفورت
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- نویسنده: ترنس وینتر (بر اساس کتاب گرگ وال استریت از جردن بلفورت)
لئوناردو دیکاپریو اغلب با کارگردان افسانهای مارتین اسکورسیزی همکاری کرده است، اما بازی کمدی او در نقش جردن بلفورت در دورهای که به ثروت، فساد و مصرف مواد مخدر دست یافته، یکی از حیرتانگیزترین عملکردهای او است. در مدت زمان سه ساعت، مونوولوگهای تمام کارکنان، انحلال فیزیکی او هنگام پاسخ به سخنرانی “بدون شورت” مارگوت رابی، و تلاش خندهدارش برای خزیدن به سمت ماشینش بعد از واکنشی دیرهنگام به کوالودز تنها چند لحظه برجسته از فیلم هستند.
او توانست به نامزدی اسکار دست پیدا کند، علیرغم اینکه فیلم به سختی قبل از مهلت مهم جوایز انجمن بازیگران آمریکا منتشر شد و این باعث شد او از رقابت در کنار متیو مککانهی در باشگاه خریداران دالاس کنار بماند.
این فیلم یک کمدی طعنهآمیز است درباره یک فرد واقعی که با وجود رفتارهای زشتش، در نهایت به جایی خوب میرسد. با این حال، ما هنوز میخواهیم وقت خود را با او بگذرانیم. این است جادوی سینما.
۲. رفتگان | Departed 2006
- نقش: بیلی کاستیگان
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- نویسنده: ویلیام موناهان
لئوناردو دیکاپریو در سال ۲۰۰۶ یک دوگانه قدرتمند از اجراهای خود ارائه داد، با کار نامزد شدهاش در الماس خونین ساخته ادوارد زویک و برنده بهترین فیلم اسکار، Departed ساخته مارتین اسکورسیزی. او در جوایز گلدن گلوب برای بهترین بازیگر مرد (درام) و بهترین بازیگر مرد مکمل در جوایز انجمن بازیگران آمریکا نامزد شد. اما با اضافه شدن سردرگمیهای کمپین و یک قانون که به بازیگران اجازه نمیدهد در همان دسته دو بار نامزد شوند (لطفاً آکادمی این قانون را تغییر دهید)، این منجر به عدم نامزدی نهایی شد و تنها همبازی او مارک والبرگ موفق به کسب نامزدی شد.
اجرای مخفی بیلی کاستیگان از دیکاپریو نتواست پیام منسجمی در جوایز دریافت کند. اگر او برای فیلم اسکورسیزی نامزد میشد، آیا میتوانست چالش قدرتمندی برای فارست ویتاکر در آخرین پادشاه اسکاتلند باشد؟ اگر شما یکی از معدود کسانی هستید که این درام جنایی را یک فیلم گروهی میبینید، او میتوانست چالش جدی برای آلن آرکین در لطفاً خانم سانشاین باشد، که باعث شگفتی در برنده شدن ادی مورفی در دریمگرلز شد.
به عنوان فیلمی که صنعت سینما را وادار کرد تا دیکاپریو را به عنوان یک “بزرگسال” بشناسد، این فیلم میتوانست اولین برد او در اسکار باشد.
۱. روزی روزگاری در هالیوود | Once Upon a Time in…Hollywood 2019
- نقش: ریک دالتون
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- نویسنده: کوئنتین تارانتینو
دانلود فیلم روزی روزگاری در هالیوود
این فیلم را میتوان ترکیب کاملی از یک بازیگر در تقاطعهای مهم حرفهاش دانست، یا شاید به دلیل بازی جذاب و بامزهاش که در نقش ریک دالتون در نگاه تارانتینو به لوس آنجلس کلاسیک، او بهترین اجرا را ارائه داده باشد (تا به امروز). شاید شیمی خاص او با همبازی برنده اسکار برد پیت نقش داشته باشد. اما میتوان استدلال کرد که اگر دیکاپریو در سال ۲۰۱۶ برای The Revenant اسکار بهترین بازیگر مرد را نمیبرد، او میتوانست نقش جاوئکین فینیکس در جوکر را کنار بزند. آیا تا به حال شعلهپاشی به این جذابی دیده شده است؟
در کنار نمایشی فیزیکی، یک آسیبپذیری در بازی او وجود دارد که در ستاره نوجوان سابق تا به حال دیده نشده بود. شاید او روزی ارتباط یا ترسی از خود پیدا کرده باشد که مانند شخصیتش از یاد برود، یا شاید این صرفاً یک بازی فوقالعاده باشد که به راحتی فراموش نخواهد شد. شاید هم کمی از هر دو؟
منبع: ورایتی