داستان : در روزهای اول، ارتش آلمان تحت عنوان دفاع از سرزمین پدری، پسران زیادی را وارد ارتش ملی می کند. معلم پیری در کلاس درسش، شاگردان به حضور در جبهه های جنگ تشویق می کند و همین مسأله باعث نام نویسی بسیاری از نوجوانان می شود. آن ها با شوق فراوان به جنگ ملحق می شوند اما زمانی که به خط مقدم می روند، تصویر خشن و بی رحم جنگ لرزه بر اندامشان می اندازد.

داستان : لورل و هاردی فقیر و بیکار سرگرم ماهیگیری در بندر هستند که به طور تصادفی روزنامه‌ای می‌بینند که در آن آگهی ای برای قرائت وصیت نامه ابنزل لرول ثروتمند نوشته شده است. لورل و هاردی به امید دریافت سهمی از ارث راهی خانه ابنزل لورل می‌شوند بی خبر از اینکه وی به قتل رسیده و ماجرا با آن چیزی که تصور می‌کنند بسیار تفاوت دارد.

داستان : داستان در مورد دو دوست به نام‌های استن و اولی است که تصمیم می‌گیرند بدون اطلاع همسرانشان به یک باشگاه شبانه بروند. با این حال نقشه آن‌ها به خوبی اجرا نمی‌شود زیرا همسر استن مکالمه میانشان را می‌شنود و…

داستان : لورل و هاردی، نوازندگان دوره گرد در سرمای زمستان، به امید کسب درآمد در کنار خیابان مشغول نواختن اند که سازهایشان را در یک دعوا از دست می‌دهند. در همین زمان آنها یک کیف پول پیدا می‌کنند که به آنها شانس خوردن یک غذای گرم را می‌دهد. ولی شخص دیگری نیز در کمین کیف پول است…

داستان : دو آواره و ولگرد در یک عمارت خالی مخفی می شوند ولی صاحبان آن عمارت وارد آنجا می شوند که قصد دارند آنجا را اجاره دهند…